Sooreh الشعراء
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طسٓمٓ
1بنام خداى رحمان رحيم؛ طاء، سين، ميم.
تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ
2اين است آيات كتاب روشن.
لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ
3شايد تو خودت را هلاك كنى از اينكه مشركان ايمان نمىآورند.
إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَايَةٗ فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِينَ
4اگر بخواهيم، آيهاى از آسمان برايشان نازل مىكنيم گردنهايشان بر آن خاضع مىشود.
وَ مَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِينَ
5هيچ ذكر تازهاى از خداى رحمان بر آنها نمىآيد مگر آنكه از آن روگردانند.
فَقَدۡ كَذَّبُواْ فَسَيَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ
6قرآن را تكذيب كردند، به زودى خبرهاى عذابى كه تكذيب مىكنند به آنها خواهد آمد.
أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ
7آيا به زمين نگاه نمىكنند كه چه قدر در آن اصناف خوشايند روئيدنيها را رويانديم.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
8در آنچه گفته شد بر نبوت دليلى هست، اما بيشترشان مؤمن نيستند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
9و حقا كه پروردگار تو، اوست توانا و مهربان.
وَ إِذۡ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ
10وقتى كه پروردگارش موسى را ندا كرد كه به سوى قوم ظالم بيا.
قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ أَلَا يَتَّقُونَ
11قوم فرعون، آيا از عذاب خدا نمىترسند؟
قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ
12گفت: پروردگارا مىترسم مرا تكذيب كنند.
وَ يَضِيقُ صَدۡرِي وَ لَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ
13سينهام تنگ مىشود، زبانم روان نمىشود پس (به برادرم) هارون وحى فرست.
وَ لَهُمۡ عَلَيَّ ذَنۢبٞ فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ
14آنها را بر عهده من تقصيرى است مىترسم مرا بكشند.
قَالَ كَلَّا فَٱذۡهَبَا بَِٔايَٰتِنَآ إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ
15خدا گفت: نترسيد با معجزات ما برويد ما با شما (حاضريم و) مىشنويم.
فَأۡتِيَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
16بيائيد به سوى فرعون و بگوئيد: ما فرستاده پروردگار مخلوقاتيم.
أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ
17بنى اسرائيل را با ما بفرست.
قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا وَ لَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ
18فرعون گفت: آيا تو را در كودكى تربيت نكرديم؟! و سالهايى از عمرت را پيش ما ماندى.
وَ فَعَلۡتَ فَعۡلَتَكَ ٱلَّتِي فَعَلۡتَ وَ أَنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ
19و كردى آن كارت را كه كردى، و تو از ناسپاسان نعمت منى.
قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَ أَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ
20موسى گفت: من آن وقت كه آنكار را كردم از ناآگاهان بودم.
فَفَرَرۡتُ مِنكُمۡ لَمَّا خِفۡتُكُمۡ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَ جَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
21و چون از شما ترسيدم فرار كردم، خدايم به من تشخيص داد و از پيامبرانم گردانيد.
وَ تِلۡكَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ
22و آن نعمتى است كه بر من منت مىنهى از آن جهت كه بنى اسرائيل را بردگان خودت گرداندهاى.
قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَ مَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
23فرعون گفت: رب العالمين چيست؟
قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ
24موسى گفت: پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است اگر يقين طلب باشيد
قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ
25فرعون به اطرافيان گفت: آيا سخن موسى را نمىشنويد؟
قَالَ رَبُّكُمۡ وَ رَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ
26موسى گفت: او پروردگار شما و پدران شماست.
قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ
27فرعون گفت: اين پيامبر شما ديوانه است.
قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَ ٱلۡمَغۡرِبِ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ
28موسى گفت: او پروردگار مشرق و مغرب است و آنچه ميان آن دو است، اگر بفهميد؟
قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ
29فرعون گفت: اگر جز من معبودى بگيرى تو را از زندانيان مىكنم.
قَالَ أَ وَ لَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ
30موسى گفت: اگر چه معجزه روشن گرى آورده باشم؟
قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ
31گفت: اگر راستگويى آن را بياور.
فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ
32موسى عصا را انداخت ناگاه اژدهاى آشكارى شد.
وَ نَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ
33دست خود را از گريبان بيرون آوردن كه براى ناظران نورانى بود.
قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ
34فرعون به اطرافيان گفت: اين جادوگر دانايى است.
يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ
35مىخواهد شما را به وسيله جادو از ديارتان بيرون كند چه امر مىكنيد؟
قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَ أَخَاهُ وَ ٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ
36گفتند: موسى و برادرش را تأخير بيانداز و به شهرها، گرد آورندگانى بفرست.
يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٖ
37كه همه جادوگران ماهر را پيش تو بياورند.
فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ
38جادوگران براى وقت معين شده گرد آمدند.
وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ
39به مردم گفته شد: آيا شما نيز جمع مىشويد؟
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ ٱلسَّحَرَةَ إِن كَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ
40تا در صورت پيروز شدن از آنها پيروى كنيم؟
فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالُواْ لِفِرۡعَوۡنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ
41چون ساحران آمدند، به فرعون گفتند: آيا در صورت پيروز شدن مزدى خواهيم داشت؟
قَالَ نَعَمۡ وَ إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ
42گفت: آرى و شما از مقربين من خواهيد بود.
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ
43موسى به آنها گفت: آنچه خواهيد انداخت بياندازيد.
فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَ عِصِيَّهُمۡ وَ قَالُواْ بِعِزَّةِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ
44ريسمانها و چوبدستىهاى خويش را انداختند و گفتند: به عزت فرعون قسم كه ما پيروزيم.
فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ
45موسى عصاى خويش را برانداخت: ناگهان آنچه را كه ساحران ساخته بودند مىبلعيد.
فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ
46ساحران، سجدهكنان به زمين افتادند.
قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
47گفتند به پروردگار عالميان ايمان آورديم.
رَبِّ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ
48كه پروردگار موسى و هارون است.
قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ
49فرعون گفت: آيا پيش از آنكه اجازه فرمايم به موسى ايمان آورديد؟!، او استاد شماست كه سحر يادتان داده است، حتما و حتما دستها و پاهاى شما را به عكس خواهم بريد و همهتان را به دار خواهم آويخت.
قَالُواْ لَا ضَيۡرَ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ
50گفتند: در اين كار ضررى بر ما نيست كه به طرف خدا مىرويم ما اميدواريم كه پروردگار ما گناهان ما را بيامرزد.
إِنَّا نَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَٰيَٰنَآ أَن كُنَّآ أَوَّلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
51كه اولين مؤمنان شديم.
وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ
52به موسى وحى كرديم: شب هنگام بندگان مرا بيرون بر كه شما تعقيب خواهيد شد.
فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ
53فرعون جمع كنندگانى به شهرها فرستاد كه.
إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ
54اينان گروه اندكى هستند.
وَ إِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ
55(و با اين كار خود) ما را خشمگين كردهاند.
وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ
56و ما متفقيم و بيداريم.
فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٖ
57آنها را از باغها و چشمه سارها بيرون كرديم.
وَ كُنُوزٖ وَ مَقَامٖ كَرِيمٖ
58و از گنجينهها و مقام ارجمند.
كَذَٰلِكَ وَ أَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ
59جريان چنين بود، بنى اسرائيل را بر آنها وارث كرديم.
فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِينَ
60به وقت طلوع آفتاب بنى اسرائيل را تعقيب كردند.
فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ
61چون دو گروه ديده شدند، ياران موسى گفتند: ما گرفتار خواهيم شد.
قَالَ كَلَّآ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ
62موسى گفت: نه، پروردگارم با من است، هدايتم خواهد كرد.
فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ
63به موسى وحى كرديم كه عصايت را به دريا بزن. دريا بشكافت و هر قسمت آن مانند كوه بزرگى گرديد.
وَ أَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ
64فرعونيان را به آنجا نزديك كرديم.
وَ أَنجَيۡنَا مُوسَىٰ وَ مَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ
65موسى و همراهان او را نجات داديم.
ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ
66آن گاه ديگران را غرق نموديم.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
67در آنچه گفته شد آيتى هست ولى بيشترشان مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
68پروردگار تو فقط اوست توانا و مهربان.
وَ ٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ إِبۡرَٰهِيمَ
69جريان مهم ابراهيم را بر قوم خودت برخوان.
إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ
70چون به پدر و قوم خود گفت چه چيز را عبادت مىكنيد؟
قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ
71گفتند: بتانى را عبادت مىكنيم و براى عبادت آنها پيوسته ملازم هستيم.
قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ
72گفت: وقتى كه آنها را مىخوانيد حرف شما را مىشنوند؟
أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ
73يا به شما نفعى ميرسانند و يا ضررى مىزنند؟
قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ
74گفتند: نه بلكه پدران خويش را يافتهايم كه چنين مىكردند.
قَالَ أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ
75گفت: آيا مىبينيد بتانى كه را پرستش مىكنيد.
أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ
76شما و پدران گذشته شما؟
فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّيٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
77بتان شما دشمن من هستند ولى رب العالمين دشمن من نيست.
ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ
78اوست كه مرا خلق كرده و هدايت مىكند.
وَ ٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَ يَسۡقِينِ
79و فقط اوست كه طعامم ميدهد و آبم مىنوشاند.
وَ إِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ
80و چون مريض شوم او به من شفا مىدهد.
وَ ٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ
81و اوست كه مرا مىميراند و در قيامت زنده مىكند.
وَ ٱلَّذِيٓ أَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لِي خَطِيَٓٔتِي يَوۡمَ ٱلدِّينِ
82و اوست كه اميد دارم روز قيامت خطاى مرا بر من ببخشايد.
رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَ أَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ
83خدايا به من تشخيص عطا كن و به صالحين ملحق فرماى.
وَ ٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ
84و در مردمان آينده زبان راستى براى من قرار بده.
وَ ٱجۡعَلۡنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِيمِ
85و مرا از وارثان بهشت پر نعمت بگردان.
وَ ٱغۡفِرۡ لِأَبِيٓ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ
86پدرم را بيامرز كه او از گمراهان است.
وَ لَا تُخۡزِنِي يَوۡمَ يُبۡعَثُونَ
87مرا روز قيامت خوار مگردان.
يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَ لَا بَنُونَ
88روزى كه مال و پسران فائدهاى ندهند.
إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ
89مگر آنكه پيش خدا قلب سالمى بياورد.
وَ أُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ
90و بهشت به اهل نقوى نزديك كرده مىشود.
وَ بُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ
91و آتش بر گمراهان آشكار كرده مىشود.
وَ قِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ
92به گمراهان گفته شود، كجايند آنچه عبادت مىكرديد؟
مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ
93جز خدا آيا شما را يارى مىكنند يا يكديگرى را كمك مىنمايند؟
فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَ ٱلۡغَاوُۥنَ
94بتها و گمراهان در آتش بر رويهم افتند.
وَ جُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ
95همه لشكريان شيطان نيز
قَالُواْ وَ هُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ
96اهل آتش در حالى كه با هم مخاصمه مىكنند گويند:
تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ
97به خدا قسم كه ما در گمراهى آشكار بوديم.
إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
98وقتى كه شما بتها را با رب العالمين برابر مىكرديم.
وَ مَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ
99ما را جز مجرمان گمراه نكردند.
فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ
100پس ما را شفاعتگرانى نيست.
وَ لَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ
101و نه دوستى مهربان.
فَلَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
102اى كاش ما را برگشتى بود تا از مؤمنان مىبوديم.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
103در اينها دليل توحيد و نبوت هست ولى بيشتر آنها مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
104و خداى تو فقط اوست توانا و مهربان.
كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
105قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ
106وقتى كه نوح به آنها گفت: آيا از خدا نمىترسيد؟
إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ
107من براى شما پيامبرى امينم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
108از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
وَ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
109بر رسالت خويش از شما مزدى نمىخواهم، مزد من فقط بر عهده رب العالمين است.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
110پس، از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَكَ وَ ٱتَّبَعَكَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ
111گفتند: آيا به تو ايمان بياوريم با آنكه آدمهاى پست از تو پيروى كردهاند.
قَالَ وَ مَا عِلۡمِي بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
112گفت من علمى به آنچه كردهاند ندارم.
إِنۡ حِسَابُهُمۡ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي لَوۡ تَشۡعُرُونَ
113حساب آنها مربوط به خداست اى كاش اين را مىدانستيد.
وَ مَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
114من مؤمنان را طرد نخواهم كرد.
إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ
115من جز انذار كننده آشكار نيستم.
قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِينَ
116گفتند: اى نوح اگر بس نكنى حتما از سنگباران شدهها خواهى بود.
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ
117گفت: پروردگارا قوم من مرا تكذيب كردند.
فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَ بَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَ نَجِّنِي وَ مَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
118داورى كن ميان من و آنها داورى بحق، مرا و مؤمنان را نجات بده.
فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ مَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ
119او و مؤمنان را در كشتى پر شده نجات داديم.
ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا بَعۡدُ ٱلۡبَاقِينَ
120بعدا ديگران را غرق نموديم.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
121در آنچه گفته شد. عبرت هست، ولى بيشترشان مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
122پروردگار تو، توانا و مهربان است.
كَذَّبَتۡ عَادٌ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
123قوم عاد پيامبران را تكذيب كردند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ
124يا دآر كه برادرشان هود به آنها گفت آيا از خدا نمىترسيد؟
إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ
125من براى شما پيامبرى امينم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
126پس، از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.
وَ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
127من بر رسالتم مزدى از شما نمىخواهم. مزد من جز بر عهده رب العالمين نيست.
أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ
128آيا در هر بلندى بنائى ساخته و بيهوده كارى مىكنيد؟!
وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ
129و كاخهايى مىسازيد كه گويا در دنيا پيوسته خواهيد ماند.
وَ إِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ
130و چون شدت عمل به خرج مىدهيد ظالمانه عمل مىكنيد.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
131از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
وَ ٱتَّقُواْ ٱلَّذِيٓ أَمَدَّكُم بِمَا تَعۡلَمُونَ
132بترسيد از خدايى كه شما را با آنچه مىدانيد يارى كرده است.
أَمَدَّكُم بِأَنۡعَٰمٖ وَ بَنِينَ
133با چهارپايانى و فرزندانى.
وَ جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٍ
134و با باغاتى و چشمه سارهايى.
إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ
135من بر شما از عذاب روزى بزرگ مىترسم.
قَالُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَوَعَظۡتَ أَمۡ لَمۡ تَكُن مِّنَ ٱلۡوَٰعِظِينَ
136گفتند: برابر است بر ما چه موعظه كنى و چه از موعظه كنندگان نباشى.
إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا خُلُقُ ٱلۡأَوَّلِينَ
137سخن تو نيست مگر عادت گذشتگان.
وَ مَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ
138ما عذاب شدگان نخواهيم بود.
فَكَذَّبُوهُ فَأَهۡلَكۡنَٰهُمۡ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
139هود را تكذيب كردند، آنها را هلاك كرديم در اين قصه موعظهاى هست ولى اكثرشان مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
140حقا كه پروردگار تو، توانا و مهربان است.
كَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
141قوم ثمود پيامبران را تكذيب كردند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ
142يا دآر كه برادرشان صالح به آنها گفت: آيا از خدا نمىترسيد؟
إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ
143من براى شما پيامبرى امينم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
144پس، از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.
وَ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
145از شما بر رسالت خودم مزدى نمىخواهم، مزد من فقط بر عهده خداوند است.
أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ
146آيا در اين نعمتها در اين سرزمين، به طور امن رها كرده مىشويد؟
فِي جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٖ
147در باغات و چشمه سارها؟
وَ زُرُوعٖ وَ نَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ
148و در مزرعهها و خرماها كه ميوه آنها لطيف است؟
وَ تَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ
149و از كوهها خانههايى متكبرانه بتراشيد؟
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
150از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
وَ لَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ
151دستور اسرافكاران را اطاعت نكنيد.
ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا يُصۡلِحُونَ
152كسانى كه در اين سرزمين فساد مىكنند و اصلاح نمىكنند.
قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ
153گفتند: تو از جادو شدگانى.
مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بَِٔايَةٍ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ
154تو جز بشرى مانند ما نيستى، اگر راست مىگويى معجزهاى براى ما بياور.
قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَ لَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ
155گفت: اين ناقهايست كه حصهاى آب مخصوص او و حصه ديگر مخصوص شماست.
وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَظِيمٖ
156به آن صدمهاى نرسانيد تا شما را عذاب روز بزرگى درگيرد.
فَعَقَرُوهَا فَأَصۡبَحُواْ نَٰدِمِينَ
157ناقه را پى كردند و پشيمان شدند،
فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
158عذاب آنها را گرفت، در آن عبرت هست ولى بيشترشان مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
159پروردگار تو فقط اوست توانا و مهربان.
كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
160قوم لوط پيامبران را تكذيب كردند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ
161يا دآر كه برادرشان لوط به آنها گفت: آيا از خدا نمىترسيد؟
إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ
162من براى شما پيغمبرى امينم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
163از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
وَ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
164من بر رسالتم مزدى از شما نمىخواهم، مزد من نيست مگر بر عهده رب العالمين.
أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ
165آيا از جهانيان به طرف مردان مىآئيد؟!
وَ تَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ
166و آنچه را خدا از زنانتان براى شما آفريده است ترك مىكنيد؟!
قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِينَ
167گفتند: اى لوط اگر بس نكنى حتما از خارج شدگان خواهى بود.
قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ
168گفت: من از دشمنان كار شما هستم.
رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ
169پروردگارا مرا و خانوادهام را از آنچه مىكنند نجاتم بده.
فَنَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ
170او و همه خانوادهاش را نجات داديم.
إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ
171مگر پير زنى را در ميان بازماندگان.
ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ
172آن گاه ديگران را هلاك كرديم.
وَ أَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗا فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ
173بر آنها باران بخصوص بارانديم كه باران انذار شدگان بد بارانى بود.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
174در اينكه گفته شد عبرت هست ولى اكثر آنها مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
175پروردگار تو، اوست توانا و مهربان.
كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ لَۡٔيۡكَةِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
176اهل ايكه پيامبران را تكذيب كردند.
إِذۡ قَالَ لَهُمۡ شُعَيۡبٌ أَلَا تَتَّقُونَ
177يادآور كه شعيب به آنها گفت: آيا از خدا نمىترسيد؟
إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ
178من براى شما پيامبرى امينم.
فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
179از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد.
وَ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
180من بر رسالتم اجرى از شما نمىخواهم، اجر من فقط بر عهده پروردگار عالميان است.
أَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَ لَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُخۡسِرِينَ
181پيمانه را تمام كنيد، از خسارت رسانندگان نباشيد.
وَ زِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِ
182با ترازوى صحيح بسنجيد.
وَ لَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَ لَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ
183اجناس مردم را بدنشان ندهيد و در اين سرزمين با فساد تلاش نكنيد.
وَ ٱتَّقُواْ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَ ٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِينَ
184بترسيد از خدايى كه شما و انسانهاى گذشته را آفريده است.
قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ
185گفتند: تو از جادو شدگانى.
وَ مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَ إِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ
186تو جز بشرى مانند ما نيستى و حتما تو را دروغگو مىپنداريم.
فَأَسۡقِطۡ عَلَيۡنَا كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ
187اگر راست مىگويى تكههايى از آسمان بر سر ما ساقط كن.
قَالَ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ
188گفت: پروردگارم به آنچه مىكنيد داناست.
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِ إِنَّهُۥ كَانَ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٍ
189او را تكذيب كردند، عذاب روز سايبان آنها را گرفت كه آن عذاب روز بزرگى بود.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ
190در اين قصه عبرت هست، ولى بيشترشان مؤمن نبودند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ
191پروردگار تو، اوست توانا و مهربان.
وَ إِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
192قرآن نازل شده پروردگار جهانيان است.
نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ
193آن را جبريل امين نازل كرده است.
عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ
194بر قلب تو تا از انذاركنندگان باشى.
بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ
195با زبانى فصيح كه آشكار كننده حق و باطل است.
وَ إِنَّهُۥ لَفِي زُبُرِ ٱلۡأَوَّلِينَ
196قرآن در كتابهاى پيامبران پيشين است.
أَ وَ لَمۡ يَكُن لَّهُمۡ ءَايَةً أَن يَعۡلَمَهُۥ عُلَمَٰٓؤُاْ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ
197آيا براى مشركان دليل نيست كه آن را علماء بنى اسرائيل مىدانند.
وَ لَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِينَ
198اگر آن را براى بعض نافصيحان نازل مىكرديم.
فَقَرَأَهُۥ عَلَيۡهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِينَ
199بر مشركان مىخواند به آن ايمان نمىآوردند.
كَذَٰلِكَ سَلَكۡنَٰهُ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
200اينطور قرآن را در قلوب گناهكاران داخل كردهايم.
لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ
201به آن ايمان نمىآورند تا اينكه عذاب موعود و دردناك را به بينند.
فَيَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
202عذاب به آنها ناگهان مىآيد در حالى كه نمىدانند.
فَيَقُولُواْ هَلۡ نَحۡنُ مُنظَرُونَ
203تا بگويند. آيا ما مهلت شدگانيم؟
أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ
204آيا به عذاب ما عجله مىكنند؟
أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ
205بگو به بينم: اگر سالهايى آنها را متاع داديم.
ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ
206سپس عذاب موعود به آنها برآمد.
مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ
207آنچه در آن متمتع هستند، فائدهاى به آنها نخواهد داشت.
وَ مَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ
208ما هيچ قريهاى را هلاك نكردهايم مگر آنكه آنجا را انذار كنندگانى بود.
ذِكۡرَىٰ وَ مَا كُنَّا ظَٰلِمِينَ
209آن براى تذكر بود، ما ستمكار نبودهايم.
وَ مَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ
210قرآن را شياطين نازل نكرده است.
وَ مَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَ مَا يَسۡتَطِيعُونَ
211انزال قرآن آنها را نشايد و قدرت آن را ندارند.
إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ
212آنها از شنيدن اخبار غيب معزول هستند.
فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِينَ
213پس با خدا، خداى ديگرى مگير كه از عذاب شدگان مىشوى.
وَ أَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ
214خويشان نزديكت را انذار كن.
وَ ٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
215بالت را براى هر كه از مؤمنان از تو پيروى كرده است بخوابان.
فَإِنۡ عَصَوۡكَ فَقُلۡ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ
216اگر تو را نافرمانى كردند، بگو: من از آنچه مىكنيد بيزارم.
وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ
217بر خداى توانا و مهربان توكل كن.
ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ
218خدايى كه تو را مىبيند آن گاه كه به نماز مىايستى.
وَ تَقَلُّبَكَ فِي ٱلسَّٰجِدِينَ
219و مىبيند حركت تو را در ميان سجدهگزاران.
إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
220شنوا و داناى واقعى اوست.
هَلۡ أُنَبِّئُكُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّيَٰطِينُ
221بگو آيا خبر دهم شما را از آنكه شياطين بر او نازل مىشدند.
تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ
222نازل مىشوند بر هر دروغگو و گناهكار.
يُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَ أَكۡثَرُهُمۡ كَٰذِبُونَ
223مسموع خويش را القا مىكنند و بسيارشان دروغگو هستند.
وَ ٱلشُّعَرَآءُ يَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ
224گمراهان از شاعران پيروى مىكنند.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ
225آيا ندانستهاى كه در هر وادى قدم ميزنند.
وَ أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ مَا لَا يَفۡعَلُونَ
226و مىگويند آنچه را كه نمىكنند.
إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَ ٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ وَ سَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ
227مگر كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح نموده و خدا را بسيار ياد كردهاند، و بعد از مظلوم شدن انتقام گرفتهاند، ظالمان بزودى ميدانند بچه حالى برميگردند.